جوامع انسانی همواره با پدیدههای مجرمانه و منحرفانه و بهطور کلی هنجارگریزی روبهرو هستند. جوامع همواره افرادی را در میان اعضایشان دارند که منافع مادی خود را از طریق نقض قوانین و مقررات هنجارهای اجتماعی تأمین میکنند و بالاخره جوامع انسانی، برای ادامۀ حیات و تحول موزونِ نظم عمومی خود همواره با این قبیل افراد، بهعنوان بزهکار یا کجرو، مقابله کرده و علیه آنان از خود واکنش نشان میدهند. بنابراین پدیدۀ مجرمانه، عمری به قدمت اجتماعات انسانی دارد، لیکن اشکال آن، برحسب زمان، از یکسو و ماهیت، میزان رشد و پیشرفت جامعه، از سوی دیگر متفاوت است.
استمرار جرم بهرغم اتخاذ و اِعمال تدابیر و واکنشهای تنبیهی بر ضد مباشران آن، همواره اندیشمندان، فلاسفه و مصلحین اجتماعی را بر آن داشته است تا دربارۀ «معمای» بزه - و طبیعتاً بزهکار - به تفکر بپردازند و برداشتها و راهکارهایی دربارۀ ماهیت، علل و نحوۀ مقابله با آن ارائه دهند. بدین ترتیب مکاتب اخلاقی و فلسفی گوناگونی بهوجود آمدهاند که تلاشهای ذهنی و انتزاعی خود را پیرامون تبیین علل، عوامل و حل معمای جرم بهکار گرفتهاند.
پیشرفت علوم و دانش بشری، بهویژه شکوفایی علوم انسانی در سدۀ نوزدهم، امکانات جدید را برای مطالعه ماهیت و علل وقوع بزه بهوجود آورد. جمعآوری و تدوین آمار جنایی که ابتداء با گردآوری آمار محکومیتهای کیفری در فرانسه آغاز شد، در واقع با استفاده از دادهها، روشها و الگوهای مطالعاتی علم ریاضی در آغاز سدۀ نوزدهم صورت گرفت. کِتله و گِری دوشانُف با تکیه بر همین آمارها پدیده مجرمانه را بهعنوان یک کل، یعنی «بزهکاری قَضایی» یا «بزهکاری قانونی»، و نحوه توزیع و ارتباط آن با شرایط جغرافیایی، اقلیمی و آبوهوایی هر منطقه، در این کشور بررسی کردند و به دنبال آن مکتب جغرافیای جنایی را بنا نهادند. بعدها، روشها و الگوی مطالعاتی علم پزشکی به دکتر چزاره (سزار) لمبروزو امکان داد تا در ایتالیا و در اواخر سده نوزدهم، فرد بزهکار و ارتباط قیافه و اندازه اندامهای مختلف و بهویژه خصوصیات وراثتی (نیاکانی) و فیزیولوژیکی او را با پدیده فردی «جرم» مطالعه کند. این دیدگاه تحققی یا اثباتی در ارتباط با پدیده مجرمانه که در اثر مشهور لُمبروزو تحت عنوان «انسان و به تعبیر دیگر، مرد بزهکار» (1876) منعکس شد مورد توجه دانشمندان دیگر، از جمله فرّی (جامعهشناس) و گاروفالو (حقوقدان) قرار گرفت. گاروفالو با ترکیب مطالعات و پژوهشهای بنیانگذاران دیدگاه تحققی درباره پدیده مجرمانه، که خود از جمله آنان بود، کتاب «جرمشناسی» را در سال 1885 منتشر نمود.
فصل اول: مفهوم، پیدایش و تحولات تاریخی جرمشناسی
فصل دوم: روش تحقیق (کمی و کیفی)
فصل سوم: شاخهها یا قلمروهای جرمشناسی
فصل چهارم: جرمشناختی بزهکاری و بزهکاران
دسته بندی موضوعی | موضوع فرعی |
علوم انسانی |
حقوق
|