کتاب حاضر به بررسی، تفسیر و شرح زندگی نیچه و فلسفه و آثار او می پردازد. در این اثر با حقیقت فلسفه ی نیچه و جهان بینی و نظرات او آشنا می شوید. به طور کلی این کتاب زمان نگاری وقایع مهم زندگی و آثار او را پیش روی خواننده قرار می دهد تا با حال و هوای وضعیت آن روزگاران نیچه که زمینه ساز فلسفه و آثارش بوده، آشنا شود. شیوه ی نگارش او کمی دشوار است، اما کتاب پیش رو با متنی روان و قابل فهم به رشته ی تحریر درآمده است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
نیچه زمستان ۱۸۸۱ را در جنوا با کار روی سپیده دمان گذراند و دوست دیرینش کارل فان گرشدورف به او سفر به تونس را پیشنهاد داد. گرشدورف اولین بار نیچه را که به شدت او را تحت تاثیر قرار داده بود، خوانده و ترتیب ملاقات با نیچه را داد. گرشدورف احتمالا تحت تاثیر نیچه یک «شوپنهاوری» شده بود. به همین صورت بخشی از همراهان و از دوستان واگنر به حساب می آمد. گرشدورف و نیچه تعطیلات را با هم سپری می کردند و گرشدورف به همراه پل ره در بعضی از کلاس های نیچه شرکت می کرد. با این حال، هنگامی که نیچه پیشنهاد سفری چند ساله به همراه یکدیگر به تونس را مطرح کرد، گرشدورف تمایلی نشان نداد و نیچه نیز زمانی که آنجا جنگ درگرفت، از تصمیم خود منصرف شد. بعد از آن بود که نیچه به فکر سفر به مکزیک افتاد، اما مانند بسیاری از تصمیماتش این ایده نیز هیچ گاه اجرایی نشد.
در این دوره، نیچه در مورد اثر جدید خود، سپده دمان هیجان زده بود و می گفت «این کتابی است که مردم نام مرا با آن به خاطر می آورند» و «… من یکی از جسورانه ترین، والاترین، و برانگیزاننده ترین کتاب هایی که زاییده مغز و قلب آدمی است را آفریدم.» اما به طرز عجیبی، تنها دو ماه پس از چنین تمجیدی در توصیف آن به «ره» نوشت، «فلسفه تکه پاره ضعیف». چه اتفاقی افتاده بود که نیچه این گونه تغییر عقیده داده بود؟
دسته بندی موضوعی | موضوع فرعی |
علوم انسانی |
فلسفه
|