بدون ترديد قرن اخير بويژه دهه حاضر مقارن با رشد و شكوفايي علوم اعصاب در گرايش هاي گوناگون و برقراري ارتباط با شاخههاي ديگر علوم ميباشد. علوم اعصاب (نروساينس) بعنوان دانش ميان رشتهاي امكان پاسخگويي به بسياري از سؤالات (چراييها و چگونگيها) را در ساير رشتههاي دانش مانند پزشكي، روانشناسي، زبانشناسي، مهندسي، علوم ورزشي و ... فراهم ساخته است. رشد و گسترش تحسين برانگيز ارتباط با ساير علوم، زمينه را براي پيدايش زير شاخههاي جديدي از علوم مرتبط با عصبشناسي همچون اقتصاد عصبي، مهندسي عصبي، زبان شناسي عصبي و ... آماده نموده است.
بيشك نقش بيبديل و اهميت ويژه علوم اعصاب و فيزيولوژي عصبي در درك مبناي حركت انكارناپذير بوده و توجيه و تشريح مكانيسم عصبي حركت و تبيين نقش مغز در طراحي و اجراي حركت را موجب ميگردد. از سوي ديگر، ميتواند در فهم اختلالات سيستم حركت و كشف راههايي براي بازتواني بيماريهاي حركت نقش داشته باشد.
كتاب مباني عصب شناختی حرکت تاليف كندل و همكاران از كتب مرجع در اين حوزه محسوب ميگردد. مباحث اين كتاب به گونهاي نگاشته شده است كه متخصصين و محققان رشتههاي مختلف علوم انساني و علوم مهندسي و .... (كه آشنايي كاملي با مباحث پزشكي را ندارند) امكان مراجعه و استفاده از آن را داشته باشند. رواني متن با فهم روشن در مفاهيم پيچيده و تخصصي علوم اعصاب از ويژگيهاي بارز در تأليف اين كتاب ميباشد. از آنجاييكه كتابهاي مرجع علوم اعصاب محدودي در زمينه حركت كه بتواند مورد استفاده دانشجويان علوم ورزشي قرار گيرد در دسترس مي باشد، لذا ده فصل بخش حركت اين كتاب براي استفاده علاقهمندان ترجمه گرديد. اين فصول به مطالعه سازماندهي و طراحي حركت، مراكز خودكار و ارادي كنترل عصبي حركت و همچنين مكانيسم کنترل پاسچر و تعادل مي پردازد. دو فصل كنترل نگاه خيره و نقش ژنتيك در بيماريهاي مخرب عصبي كه كمتر مورد نياز دانشجويان گرایشهای علوم ورزشي است، در اين مجموعه نيامده است. سعي بر آن بود كه در ترجمه اين كتاب تا حد امكان بجاي واژهگان تخصصي علوم اعصاب از معادلهاي فارسي قابل فهم و متداول در حيطه علوم ورزشی استفاده شود تا دانشجويان كه آشنايي زيادي با اصطلاحات علوم اعصاب و پزشكي ندارند در مطالعه آن كمتر با مشكل مواجه شوند. مطالعه كتاب را به كليه علاقهمندان علوم اعصاب و حركت، پژوهشگران، دانشجويان، بويژه دانشجويان تحصيلات تكميلي علوم ورزشي توصيه ميكنيم.
فهرست
حرکت ارادی: قشر آهیانه و قشر پیشحرکتی ۱
حرکت ارادی اظهار قصد به عمل است. ۲
حرکت ارادی به اطلاعات حسی در مورد بدن و دنیای پیرامون، نیاز دارد. ۸
اطلاعات حسی دربارة موقعیت هدف در فضا، لازمة دسترسی به هدف است. ۱۳
موقعیت فضایی در نواحی مختلف قشری با ویژگیهای حرکتی و حسی متفاوتی، بازنمایی میشود. ۱۳
قشر آهیانة تحتانی و قشر پیشحرکتی قدامی در بازنمایی موقعیتهای فضاییِ نزدیک نقش دارند. ۱۵
نورونها ی قشر آهیانة تحتانی، ویژگیهای فیزیکی یک هدف را با اَعمال حرکتی ویژه همراه میکنند. ۳۱
فعالیت نورونها در قشر آهیانة تحتانی، تحت تأثیر هدفِ حرکت قرار میگیرند. ۳۴
فعالیت نورونها در قشر پیشحرکتی قدامی با اَعمال حرکتی همبستگی دارد. ۳۷
قشر حرکتی اولیه، طرحوارة چنگ زدن را به حرکات مناسب انگشت تبدیل میکند. ۴۱
مجموعة مکمل حرکتی در انتخاب و اجرای حرکات ارادی مناسب، نقش بسیار مهمی دارد. ۴۴
سیستم حرکتی قشر در برنامهریزی حرکت درگیر است. ۵۰
نواحی حرکتی قشر، رفتار قانونمند را اِعمال میکنند. ۵۰
قشر پیشحرکتی در تصمیمات ادراکی که رفتار حرکتی را راهنمایی میکند، نقش دارد. ۵۳
قشر پیشحرکتی در یادگیری مهارتهای حرکتی نقش دارد. ۵۷
نواحی حرکتی قشر در درک حرکات مشاهده شده از دیگران، مشارکت دارند. ۵۸
روابطِ بین اَعمال حرکتی، مفهوم اراده و آزادی اراده، مشخص نیست. ۶۴
دستگاه دهلیزی در گوش داخلی دارای پنج گیرنده است. ۷۲
سلولهای مویین، تحریک مکانیکی را به پتانسیلهای قابل دریافت برای گیرندهها تبدیل میکنند. ۷۵
کانالهای نیمدایرهای نسبت به چرخش سر حساس هستند. ۷۷
اندامهای اتولیتی نسبت به شتابهای خطی حساس هستند. ۸۰
اکثر حرکات، موجب الگوهای پیچیدهای از تحریک دهلیزی میشوند. ۸۵
رفلکسهای دهلیزی-بصری منجر به ایجاد ثبات در چشمها و بدن حین حرکت سر میشوند. ۸۵
رفلکس دهلیزی-بصری چرخشی، چرخش سر را جبران میکند. ۸۶
رفلکسهای اتولیتی حرکت خطی و انحرافات سر را جبران میکنند. ۸۸
رفلکسهای دهلیزی-بصری با واکنشهای بصری-حرکتی تکمیل میشوند. ۸۹
عصب دهلیزی اطلاعاتی در مورد سرعت حرکت سر را به سمت هسته دهلیزی میبرد. ۹۰
دو مسیر بصری، رفلکسهای چشمی-حرکتی را تحریک میکنند. ۹۷
قشر مغز اطلاعات حاصل از سیستمهای دهلیزی، بصری و حسی-پیکری را با هم ادغام میکند. ۹۹
مخچه رفلکس دهلیزی- بصری را تنظیم میکند. ۱۰۲
سندرمهای بالینی، عملکرد عادی سیستم دهلیزی را نشان میدهند. ۱۰۶
کمکاری یکطرفه سیستم دهلیزی منجر به بروز نیستاگموس پاتولوژیکال میشود. ۱۰۶
کمکاری دوطرفه سیستم دهلیزی مانع از دیدن به شکل عادی میشود. ۱۰۹
تعادل وضعیتی و جهتیابی، فرایندهای حسی-حرکتی متفاوتی هستند. ۱۱۴
تعادل وضعیتی مستلزم کنترل مرکز جرم بدن است. ۱۱۴
برقراری تعادل در حالت ایستاده مستلزم فعاليت عضلانی است. ۱۱۸
واکنشهای خودکار پاسچر در برابر اختلالات ناگهانی مقاومت میکنند. ۱۱۹
واکنشهای خودکار پاسچر خود را با تغییرات سطح مطابقت میدهند. ۱۳۱
اطلاعات حسی مربوط به حواس مختلف میبایست با هم ترکیب شوند تا تعادل و جهتیابی بدن حفظ شود. ۱۴۱
اعصاب آوران حسی-پیکری در زمانبندی و جهت واکنشهای خودکار پاسچر دارای اهمیت فراوانی هستند. ۱۴۲
اطلاعات حاصل از تنها یک اندام حسی، میتواند مبهم باشد. ۱۵۳
تأثیر هر یک از اندامهای حسی بر تعادل و جهتیابی بر اساس شرایط تکلیف تغییر میکند. ۱۵۷
کنترل پاسچر توسط تمام سطوح سیستم عصبی مرکزی انجام میشود. ۱۶۰
ساقۀ مغز و مخچه اطلاعات حسی را به منظور حفظ پاسچر با هم یکی میکنند. ۱۶۲
نواحی نخاعیمخچهای و هستههای قاعدهای در تطبیق پاسچر اهمیت زیادی دارند. ۱۶۴
مراکز قشر مغز در کنترل پاسچر نقش دارند. ۱۷۰
بیماریهای مخچهای نشانهها و علائم واضحی دارند. ۱۷۶
مخچه چندین ناحیة عملکردی مشخص دارد. ۱۷۹
چرخههای کوچک(ریز مدارها) مخچهای ، سازمانی منظم و مشخص دارند. ۱۸۲
نورونها ی قشر مخچه در سه لایه سازماندهی شدهاند. ۱۸۲
دو سیستمِ تاریِ آوران به صورت متفاوت اطلاعات را کدگذاری میکنند. ۱۸۷
مسیرهای موازی، سیگنالهای تحریک کننده و بازدارنده را مقایسه میکنند. ۱۹۰
حلقههای راجعه در چندین سطح رخ می دهد. ۱۹۲
سیستم مخچهای -دهلیزی تعادل و حرکات چشم را تنظیم میکند. ۱۹۵
سیستم نخاعی-مخچهای حرکات عضلات بدن و اندام را تنظیم میکند. ۱۹۸
اطلاعات حسی-پیکری از طریق مسیرهای تار خزهای مستقیم و غیرمستقیم به سیستم نخاعی-مخچهای میرسد ۱۹۸
سیستم نخاعی-مخچهای ، سیستمهای حرکتی نزولی را تنظیم میکند. ۲۰۰
ورمیس، حرکات تعقیبی نرم چشم و پرش چشم را کنترل میکند. ۲۰۲
تنظیم مخچهای - نخاعی حرکت بر اساس سه اصل سازماندهی میشود. ۲۰۳
آیا تارهای موازی، مکانیزمی برای هماهنگی حرکت هستند؟ ۲۰۸
مدار«مخچه-مغزی» در برنامهریزی حرکت دخیل است. ۲۰۹
ممكن است مدار مخچه-مغزي عملكردهاي شناختي غير مرتبط با كنترل حركتي داشتهباشند. ۲۱۱
نقش مخچه در يادگيري حركتي.. ۲۱۳
فعاليت رشتههاي بالارونده، اثرات طولاني مدتي را روي تأثيرات سيناپسي رشتههاي موازي ايجاد ميكند. ۲۱۳
يادگيري در چند محل در ريزمدار مخچهاي رخ ميدهد. ۲۱۶
عقدههای قاعدهای از چندین هستۀ متصل به هم تشکیل شدهاند. ۲۲۶
مدار حرکتی در جنبههای گوناگونی از حرکت نقش دارد. ۲۳۵
ورودیهای دوپامینی و کولینرژیک جسم مخطط عامل تقویت یادگیری حرکتی هستند. ۲۴۰
بیماریهای عقدههای قاعدهای با اختلالات حرکتی، عملکرد اجرایی، رفتار و خلق مرتبط میباشند. ۲۴۷
خروجیهای در مدار حرکتی عقدههای قاعدهای منجر به طیف گستردهای از اختلالات حرکتی میشود ۲۴۷
کمبود دوپامین در عقدههای عقدهای منجر به پارکینسون میشود. ۲۴۹
خروجیهای با الگوهای ناهنجار و کاهشیافته هستههاي قاعدهاي به اختلالات بیشحرکتی منجر میشود. ۲۵۸
فعالیت عصبی ناهنجار در مدارهای غیرحرکتی با اختلالات روانی-عصبی همراه است. ۲۶۲
دسته بندی موضوعی | موضوع فرعی |
علوم پزشكي |
روانپزشكي
|