میدانیم تاریخ را پیروزان مینویسند. اما شکستخوردگان قربانی تاریخ نیستند. بدتر از شکستخوردن، لایق شکست دانسته نشدن است. قربانیان واقعی تاریخ کسانی هستند که ما حتی از وجودشان بیخبریم. «داستایوفسکی در سیبری هگل میخواند و میگرید» با توصیف تبعید داستایوفسکی در سیبری مسیرش را آغاز میکند، فولدنی در این مقالهی زیبا و پر از قدرت و تکاندهنده توجه خود را به نقطه کور تاریخ معطوف میکند. تأملات او مانند یک تفسیر انتقادی دربارهی زمان حال است.
آثار لازلو فولدنی، در سنت دیرینهی نقد فکری و فرهنگی عمومی، با نوشتههای مونتن، والتر بنجامین و توماس مان طنینانداز میشود. در این مجموعه مقالات جدید، فولدنی پیامدهای مستمر فروپاشی دین را مورد بررسی قرار میدهد.
او بررسی میکند که چگونه سنتهای روشنگری نتوانستهاند جایگزین عناصر اساسی اسطورههای مذهبی در دوران قدیم بشوند – نه کمال متافیزیکی و نه هدف آرامشبخش اسطورهها احضار نشدهاند.
دسته بندی موضوعی | موضوع فرعی |
علوم انسانی |
فلسفه
|