امانوئل لویناس؛ دانشنامه فلسفه استنفورد(۲۰)
ناشر:
نویسنده:
بتینا برگو
مترجم:
احسان پورخیری
سال نشر:
1393
صفحه:
130
نوبت چاپ:
1

لویناس رویکردى انتقادى به تاریخ فلسفه غرب داشت و با ارائه فلسفه اخلاق و الهیات فلسفى خود خلاف جریان رایج گام برداشت. تاریخ فلسفه غرب مبتنى بر هستى شناسى بود و خودشناسى و توجه به «من» محورتأملات فلسفى بود. فلسفه به دنبال پاسخى بنیادین به چیستى«هستى» و چیستى«من» بود در حالى که براى لویناس «هستنده» برتر از «هستى» و «دیگرى» ارجح تر از «من» است. به همین دلیل فلسفه وى را فلسفه «دگر بودگى » نامیده اند.

 

به باور لویناس، فلسفه به دنبال تبیین «چیستى اخلاق» است.

بنا به تعریف خود او، اخلاق توجه به حق حیات «دیگرى» است.

ازاین منظر، مى توان گفت که لویناس مدافع اومانیسم است اما نه به معناى حمایت از «حقوق بشر» بلکه او حامى «انسان دیگر» است.

 

لویناس در فلسفه اخلاق خود پا فراتر از هستى مى گذارد و رابطه اخلاقى که از برخورد سوژه با «دیگرى» شکل مى گیرد را چیزى فرا طبیعى مى داند نه بخشى از هستى. به این اعتبار فلسفه پدیدارشناسى لویناس در رابطه با فهم و درک اخلاقى شکل مى گیرد و بودن ما در جهان با چنین فهم و درک اخلاقى اى در رابطه با دیگرى قوام مى یابد. و در چنین سیستم اخلاقى است که توجه انسان به کمال مطلق و به خدا معطوف مى شود. چرا که در فلسفه دگربودگى لویناس،«دیگرى» هرچیز یا کسى غیر از «من» است وخدا نیز در چنین تفکرى «دیگرى» است.


تماس با پشتیبان سایت

تمامی حقوق این سایت برای سازمان ترویج مطالعه و نشر جهاد دانشگاهی محفوظ است. نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
Copyright ©2024 Iranian Students Booking Agency. All rights reserved