شوپنهاور از برجستگان فلسفه در جهان به شمار میآید، کسی که نیچه و فروید نزد او شاگردی کردند. شوپنهاور خودش را بیش از هر اندیشمند دیگری، وارث حقیقی کانت میداند و از پرنفوذترین چهرههای تاریخ در حوزه اخلاق، هنر، ادبیات معاصر و روانشناسی جدید محسوب میشود.
موضوع این کتاب شوپنهاور همانطور که از نامش پیداست، احترام و آبروست: مفهومی در بادی امر بسیار عینی و بهظاهر روشن که بهنظر میرسد در زیرمجموعهی اخلاق همگانی، اصول زندگی و رفتارشناسی فردی و اجتماعی جای میگیرد، تا ذیل یکی از مقولات فلسفی. اما چون نیک بنگریم، درمییابیم که تعریف دقیق آن نه تنها به آن سادگی که میپنداریم نیست، بلکه هم مسئلهآفرین است و هم شناخت دقیق مرز آن با مفاهیم مشابه یا حتی مترادفات خود آن مفهوم، در یک زبان و فرهنگ چه مایه دشوار است.
آبرو یا احترام مفهومی بسیار گسترده است و در پیوند با سنتهای جامعه، و تعامل فرد با خود و دیگری و جامعه و، در نهایت، با جوامع و ملل دیگر، معنا مییابد. این مفهوم در زبان فارسی هم مانند زبان آلمانی مترادفات زیادی ــ شاید حتی بیشتر از زبان آلمانی ــ دارد، از قبیل پاس، حرمت، اعتبار، اکرام، بزرگداشت، تکریم، اعزاز، ارج، ملاحظه و... .
دسته بندی موضوعی | موضوع فرعی |
علوم انسانی |
فلسفه
|