فلسفه زادهٔ پرسشهای بزرگ است، و بزرگی این پرسشها در معطوف بودن آنها به هستی و سرشت انسان، مبدأ و ماهیت وجود است. میل به دانستن یک چیز است و میل به کشف خاستگاه خویشتن چیزی دیگر. میل نخست همان ریسمانی است که اندیشه را به مدرسه و دانشگاه و مراکز تحقیقاتی، و در سطحیترین حالت به نشریات عامهپسند علمی و مستندهای علمی تلویزیونی وصل میکند. اما آن میل دیگر، پرسش از مبدأ هستی خویش، نه یک پرسش، بلکه سرچشمهٔ پرسشگری است و نوشیدن جرعهای از آن بر شدت عطش میافزاید؛ نهفقط اندیشه، که قلب و روح را درمینوردد، اگر پاسخی برای اقناع عقل نیابد، به روح نقب میزند و از آن وادی دیگر معرفت، یعنی ایمان، که سرشته به ادراکهای شهودی است، سر درمیآورد.
رابرت سی. سولومون و کاتلین ام. هیگینز، در این کتاب بعد از معرفی الفبای لازم برای اندیشهٔ منظم فلسفی یعنی منطق (ذیل عنوان «کمی منطق» در بخش مقدمه)، میکوشند تا براساس اهمیت پرسشهایی که برای اندیشه اهمیت زیادی دارند مسیر کتاب را پیش ببرند. در این کتاب آن انتظار متداولی که از یک کتاب راهنمای فلسفی میرود، یعنی انتظار مواجهه با معرفی دیدگاههای فیلسوفان براساس سیر تاریخی اندیشه، جای خود را به منظومهای از اندیشههای ادوار مختلف میدهد که پیرامون موضوعی واحد شکل گرفتهاند. مثلاً وقتی پرسش بزرگ دربارهٔ معنای زندگی به میان میآید (فصل دوم)، شاهد منظومهای از اندیشههایی هستیم که فارغ از فاصلهٔ تاریخیِ صاحبان خود ــ از نویسندهٔ کتاب جامعه (در تورات) گرفته تا نیچه، از بودا گرفته تا کامو ــ آنها را گرد هم میآورد، چون در این کتاب پرسشها هستند که اهمیت پرسندهها را نشان میدهند و نه برعکس.
دسته بندی موضوعی | موضوع فرعی |
علوم انسانی |
فلسفه
|