«آرزوهای دستساز» نوشته میلاد حبیبی، روایت داستانی از شکل گیری شرکتی دانش بنیان در حوزه فناوریهای الکترونیکی و کامپیوتری است؛ داستان چند جوان دانشجو که برخلاف فضای نامطلوب بعضی از دانشگاهها، اهداف و آرزوهای خود را دنبال میکنند.
این کتاب ماجرای چند جوان دانشجوی کارشناسی است که تشنه فعالیت علمی، خلاقیت و نوآوری هستند. کار خود را از آزمایشگاههای دانشکده فیزیک دانشگاه تهران آغاز و تلاش میکنند تا از نظریات و فرمولهای صرف روی کاغذ عبور کرده و علم خود را وارد میدان عمل کنند. آنها در طی این مسیر با مشکلات متعددی دستوپنجه نرم میکنند و در نهایت یک شرکت دانشبنیان تأسیس کرده و اکنون ذیل این شرکت خط تولید دوربینهای سرعتسنج به نام کارابین را به راه انداختهاند.
این کتاب در قالب مجموعه تاریخ شفاهی با موضوع پیشرفت منتشر شده است.
دسته بندی موضوعی | موضوع فرعی |
علوم انسانی |
تاریخ
|